مقدمه
لباس پوشیدن شانى از شؤون انسانى است، که عمرى به قدمت&rlm خود انسان دارد. تا جایى&rlm که مطالعات مردم شناسانه قد مى&rlm دهد،تلبس، دست کم سه نیاز متفاوت، حفاظت در مقابل سرما،گرماو برخى دیگر از عوارض طبیعى نیاز طبیعى ، حفظ عفت نیازاجتماعى و بالاخره آراستگى و زیبایى نیازروانى را در عرض&rlm هم تامین مى&rlm کرده است. نوع پوشش در هر جامعه، علاوه برخصوصیات جغرافیایى وطبیعى، موفقیت جنسى، سنى، شغلى &rlm و دیگر عوامل اقتصادى و اجتماعى تابعى از فرهنگ وجهان&rlm بینى حاکم برآن جامعه است. تن&rlm پوش یک جامعه بیش ازآنکه تبلور سلیقه ورزیها و تنوع طلب&rlm هاى بى&rlm حد و حصرانسانى&rlm باشد،آئینه تمام&rlm نماى جهان&rlm بینى و ارزش&rlm هاى حاکم بر فرهنگ&rlm یک جامعه است. البته نمى&rlm توان منکر شد که عوامل شناخته وناشناخته دیگرى نیز همواره وجود دارد که افراد را به نقض&rlm ارزش&rlm ها و عدم تمکین الگوهاى فرهنگى حاکم سوق مى&rlm دهد.اسلام به&rlm عنوان یک مکتب جامع، ارزش&rlm هایى را متناسب بابینش&rlm هاى خود بر رفتارها و آداب فردى و اجتماعى دینداران، ازجمله پوشش آنها حاکم کرده و با توجه به ضرورتهاى طبیعى ، اجتماعى و روانى معیارهایى را در کم و کیف لباس مدنظر قرارداده است که برخى واجب وبرخى مستحب مى&rlm باشند. طبیعى&rlm است عینیت &rlm یابى این&rlm الگوها نیز همچون سایرین رهین علم وآگاهى به مطالبات دین و میزان دغدغه خاطر در اجراى فرامین &rlm الهى است. در این مقاله سعى ما برآن است تا در حد بضاعت&rlm مزجاة خود، دیدگاه اسلام را با استناد به آیات و روایاتى چندمطرح سازیم.امید آنکه مقبول اهل نظرافتد.
قل &rlm للمؤمنین یغضوا من&rlm ابصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک ازکى&rlm لهم &rlm ان&rlm الله &rlm خبیربمایصنعون و قل للمؤمنات یغضضن من &rlm ابصارهن ویحفظن &rlm فروجهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن اوآباء بعولتهن اوابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنى&rlm اخوانهن او بنى&rlm اخوانهن &rlm اونسائهن او ماملکت&rlm ایمانهن اوالتابعین غیراولى&rlm الاربة من&rlm الرجال اوالطفل الذین لم&rlm یظهروا على عورات النساء ولایضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن وتوبواالى الله جمیعا ایه المؤمنون لعلکم تفلحون. (نور:30-31)
ترجمه آیات
اى پیامبر، به مردان باایمان بگو که نگاههاى خود را از زنان فروگیرند و فرجهاى خود را حفظ کنند (بپوشانند) این کار براى آنهاپاکیزه &rlm تر است. به درستى&rlm که خداوند به آنچه انجام مى&rlm دهند آگاه &rlm است. و به زنان باایمان بگو که چشمان خود را از مردان فروگیرند و دامنهاى خود را حفظ کنند (بپوشانند) و زینتهاى خود راآشکار نکنند مگر آنچه که ضرورة ظاهر است و باید که گردن وسینه &rlm هاى خود را با روسریهاى خود فرو بندند و زینتهاى خود راآشکار نکنند، مگر براى همسرانشان یا برادرانشان یا پسران&rlm برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان آزاده یا کنیزان یا مردانى &rlm که تمایلى به زنان ندارند یا اطفالى که به عورت زنان آگاهى &rlm ندراند. و زنها نباید پاهاى خود را چنان برزمین بکوبند که &rlm زینتهاى مخفى آنها معلوم شود واى مؤمنان، به سوى خدا توبه &rlm کنید شاید رستگار شوید.
تفسیر مفردات آیه
الغض: از نظر لغت، دومعناى عمده براى غض بیان شده &rlm است،یکى نقصان و کم کردن و دیگرى بستن به چشم و هرکدام از این&rlm دو معنا قابل تبیین به دو صورت مى&rlm باشد که میتوان درمجموع، چهار معنا براى غض بیان کرد:
1- الغض:النقصان.
- کم کردن دید چشم، به این صورت که سررا به زیر بیندازدو یا صورت را برگرداند.
- کم کردن، به معناى نگاه آنى کردن نه نگاه استقلالى.
2- الغض: اطیاق الجفن.
- بستن چشم به صورت کامل و نگاه نکردن.
- بستن چشم به معناى انصراف و اعتنا نکردن.
باتوجه به متعلقهاى مختلفى که براى غض بصرمى&rlm توان &rlm گرفت وبا توجه به این مطلب که استعمال لفظ در اکثر از معناى واحد درقرآن، صحیح باشد، هر کدام از چهار معناى غض با توجه به یکى&rlm از متعلقها مى&rlm تواند صحیح باشد مثلا اگر متعلق را فروج بگیریم، معناى آن، بستن چشم به طورکامل مى&rlm باشد واگر متعلق را زن&rlm یا مرد بگیریم معناى آن،کم کردن دید یاآنى &rlm نگاه &rlm کردن مى&rlm باشد.
الخمار: روسرى و هرچیزى &rlm که سر را بپوشاند و از این&rlm که در آیه&rlm کریمه دستور داده که زنها به وسیله خمار گردن وسینه&rlm هاى خودرا بپوشانند، معلوم مى&rlm شود که خمار، اضافه براین که سر و موهارا مى&rlm پوشاند اطراف آن، مقدارى اضافه دارد که بتوان به وسیله&rlm آن گردن و سینه&rlm ها را پوشاند و همان طور که از شان نزول آیه نیزاستفاده مى&rlm شود، اطراف آن را قبلا پشت&rlm سر مى&rlm انداختند. پس&rlm خمار پارچه &rlm اى بزرگتر از روسرى مى&rlm باشد.
الفرج: به معناى شکاف است، اما در اضافه شدن به کلمه &rlm اى &rlm دیگر، معانى مختلفى دارد اگر به ضمیریا اسم انسان اضافه شودبه معناى محل مخصوص و یا کنایه از عورتین است
عورة: هر چیزى را که انسان حیا دارد که آن را آشکار کند، عورة&rlm گویند و اگر به ضمیر انسان اضافه شود معناى همان محل&rlm مخصوص را دارد.
الزینه: چیزى که به وسیله آن زینت مى&rlm کنند. (مایترین به) معناى لغوى زینت &rlm یا روایاتى که زینت استثناء شده در آیه &rlm کریمه را انگشتر معنا کرده سازگاراست اما با توجه به روایاتى&rlm که زینت استثنا شده را مقدارى از بدن، مثل صورت و دست تعبیر مى&rlm کند و با توجه به قول اکثر مفسرین که معناى زینت را مواضع زینت گرفته &rlm اند، مى&rlm توان در معناى لغوى زینت توسعه&rlm داد که هم شامل وسایل زینت&rlm شود و هم شامل مواضع زینت که&rlm مقدارى از بدن باشد. « الزینة تحسین الشى&rlm ء بغیره من لبسه او حلیة&rlm او هیئة&rlm »
الجیب: در اصل، طوقه و گشادى سرلباس است ولى براى&rlm گردن و سینه، کنایه آورده مى&rlm شود و در آیه کریمه هم که&rlm جیوب به ضمیر نساء اضافه شده &rlm است، معلوم مى&rlm شود که معناى&rlm آن، طوقه لباس نیست&rlm بلکه منظور، همان گردن زنان است که&rlm همان محل طوقه لباس است.
الاربه: به معناى حاجت و گاهى شدید منظور است.
متعلق غض در آیه شریفه
1- چون متعلق ذکر نشده&rlm است، ممکن است آن را مطلق آنچه که&rlm نگاه کردن به آن حرام است&rlm بگیریم چنانچه صاحب&rlm مجمع&rlm البیان، تفسیر کرده&rlm اند « عمالایحل لهم النظر الیه&rlm » .
2- ممکن است&rlm به قرینه جمله بعدى که حفظ فروج است، متعلق &rlm غض را فروج بگیریم چنانچه مرحوم، علامه طباطبایى &rlm فرموده&rlm اند: « و على هذایمکن&rlm ان &rlm تقید اولى&rlm الجملتین &rlm بنا بنتها ویکون&rlm مدلول الاه هوالتهى عن &rlm النظرالى &rlm الفروج&rlm » .
3- مى&rlm توان به قرینه &rlm مقابله دو آیه که اولى خطاب به مردان و دومى خطاب به زنان&rlm است، متعلق غض را در آیه اول، زنان و در آیه دوم، مردان&rlm بگیریم و ازشان نزول آیه نیز این وجه بیشتر از دو وجه قبلى&rlm استنباط مى&rlm شود.
شان نزول آیه
1- عن محمدبن یحى عن احمد بن محمد عن على&rlm بن الحکم عن&rlm سیف &rlm ابن عمیره عن سعد الاسکاف عن&rlm ابى &rlm جعفر علیه &rlm السلام قال:« استقبل شاب من الانصار امراة بالمدینة وکان النساء ینقنعن خلف&rlm آذانهن فنطر الیها وهن مقبله فلما جازت نظر الیها و دخل فى زقاق&rlm قدسماه بین فلان فجعل یتطر خلقها و اعترض وجهه عظم فى الحائط اوزجاجه فشق وجهه فلما مضت المراه نظر فاذا الدماء تسیل على توبه &rlm وصدره فقال والله لاتین رسول&rlm الله صلى&rlm الله &rlm علیه &rlm وآله ولاخیره فهبط جبرئیل علیه&rlm السلام بهذه الایه « قل&rlm للمؤمنین&rlm یغضوامن&rlm ابصارهم&rlm » » .
این شان نزول،احتمال سوم درمتعلق غض را تایید مى&rlm کند چون&rlm صحبتى &rlm ازفروج یا کل &rlm محرمات نیست &rlm بلکه مورد، زن ومرد است.
الف)مساله ملازمه
قبل از ورود در بحث، مناسب است که ابتدا، مساله ملازمه&rlm اى راکه در جریان بحث و استدلات، از آن گفتگو مى&rlm شود روشن کنیم.بین وجوب پوشش ونگاه، چهار صورت ملازمه،تصور مى&rlm شودکه بین دو مورد، ملازمه، عقلا و شرعا و عرفا ثابت است و بین &rlm دو مورد، ملازمه&rlm اى نیست.
1- وجوب ستر و پوشش، ملازم است &rlm با حرمت نگاه. در هرمورد و موضعى که امر به پوشش شده&rlm است، نگاه کردن به آن&rlm حرام است والا شرعا و عقلا و عرفا مناط و دلیلى براى وجوب &rlm پوشش به&rlm نظر نمى&rlm رسد و کاملا روشن است که مثلا زن باید بدن&rlm خود را بپوشاند اما آیا در منزل که هیچ فردى نیست&rlm یا در حمام&rlm نیز پوشاندن بدن واجب است&rlm یا خیر؟ پس معلوم مى&rlm شود که&rlm وجوب پوشش،براى حفظ&rlm ازنگاه&rlm است ومعلوم&rlm مى&rlm شود مواضعى&rlm که وجوب پوشش دارد حرمت نگاه هم دارد.
2- بین عدم وجوب پوشش و جواز نظر، ملازمه&rlm اى نیست زیرا ممکن است &rlm براى رفع حرج یا موارد دیگر، به عده&rlm اى&rlm رخصت داده&rlm شده که مواضعى از بدن را نپوشانند ولى به دیگران&rlm نیز اجازه نگاه داده نشده&rlm است مثل مقدارى از بدن مرد که&rlm وجوب پوشش ندارد ولى نگاه کردن زن هم جایز نیست.
3- بین جواز نگاه و عدم وجوب پوشش، ملازمه هست زیرا اگر نگاه کردن جایز است، پس معلوم مى&rlm شود که پوشش، واجب نیست، به همان بیان سابق.
4- بین عدم جواز نظر و وجوب پوشش ملازمه&rlm اى نیست.براى زن، نگاه به بدن مرد جایز نیست ولى براى مرد هم&rlm پوشاندن واجب نیست، به همان بیان سابق.
در این دو آیه، موضوعات ذیل، اهم مسائل طرح شده مى&rlm باشند.
1- مساله نگاه و به تعبیر قرآن، غض بصر.
2- مساله ستر و پوشش و به تعبیر آیه، حفظ فروج.
3- مساله عدم جواز اطهار زینت &rlm براى زنان به ضرب خمار.
4- استثناى مقدارى از بدن، از حکم وجوب پوشش، به&rlm تعبیر « الاماظهرمنها»
5- استثناى افرادى که در مقابل آنها حکم الزامى پوشش ازاو براى زن، برداشته شده&rlm است، به تعبیر « الا لبعوتهن»
6- منع زنان از هرگونه عمل محرک و جلب کننده، به تعبیر« ولایضربن بارجلهن»
الف) مساله نگاه
اما در خصوص نگاه چند مساله دراین آیه، مورد بحث قرارگرفته&rlm است.
1- حرمت نظر و نگاه به فروج (عورتین)
2- حرمت نظر و نگاه مرد و زن اجنبى به یکدیگر
3- حرمت نظر و نگاه شهوانى مطلقا
4- جواز نظر و نگاه به دست و صورت زن اجنبى
1- حرمت نظر و نگاه به فروج
اولا، نگاه به عورتین، چه نگاه مرد به مرد یا مرد به زن یا بالعکس، تمام موارد حرام است. آیه کریمه مى &rlm فرماید: « یغضوامن ابصارهم و یحفظوا فروجهم&rlm » به&rlm دلیل روایت که مى &rlm فرماید:منظور از حفظ فروج در این آیه، حفظ از نگاه است یعنى باید بپوشانند و هر موضعى از بدن که واجب باشد پوشانده شود.مسلما نگاه به آن محل، حرام است چون پوشاندن براى این&rlm است که دیده نشود، پس نگاه کردن به آن حرام است و همچنین&rlm به دلیل مقابله بین غض یصر و حفظ فرج که اولا، نگاه مطرح &rlm شده بعدا حفظ، معلوم مى&rlm شود که منظور از حفظ، همان حفظ ازنگاه است و شاید کلام امام علیه&rlm السلام هم اشاره به همین&rlm مقابله باشد.
استدلال قبل به آیه کریمه، براى حرمت نگاه به عورتین از راه &rlm ملازمه بین وجوب پوشش و حرمت نظر بود با توسل به جمله&rlm حفظ فروج اما خود جمله « یغضوا من ابصارهم یا بغضض من&rlm ابصارهن&rlm » نیز دلالت &rlm بر حرمت نظر به فروج (عورتین) دارد که&rlm متعلق غض را به قرینه حفظ فروج که بلافاصله بعد از آن&rlm آمده&rlm است&rlm خود فروج بگیریم و معناى غض چشم، بستن باشد پس آیه کریمه مى&rlm فرماید: (امر مى&rlm کند) که به عورتین نگاه نکنید.اما صرف نظر از آیه، حرمت نگاه به عورتین بین فقها و مسلمین&rlm اجماعى است و قابل تردید و تشکیک نیست.
2- حرمت نظر و نگاه زن و مرد اجنبى به یکدیگر
» قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم&rlm «
آیه اول، به قرینه آیه دوم و تقابل بین این دو آیه، خطاب به &rlm مردان و متعلق خطاب زنان است یعنى مردان چشمان خود رااز زنان فرو گیرند و به آنها نگاه نکنند و همچنین « قل للمؤمنات&rlm » خطاب به زنان بوده و متعلق خطاب، مردان هستند یعنى زنان&rlm نیز به مردان نگاه نکنند و یا از این قسمت آیه، حرمت نگاه به&rlm زنان یا بخشى از بدن آنها معلوم مى&rlm شود « ولایبدین زینتهن&rlm » به&rlm زنان دستورداده شده که زینتهاى خود رابپوشانند وآشکار نکنند و منظوراز زینت، مواضع زینت است، چون که خود زینت،به&rlm خودى خود، حرمت آشکار کردن ندارد بلکه چون اظهار زینت &rlm موجب اظهار موضع آن و بدن زن مى&rlm شود لذا آشکار کردن آن&rlm حرام&rlm است. بعضى، وجوب پوشش دارد وبه بیانى که گذشت &rlm هر موضعى که پوشش آن واجب باشد نگاه به آن حرام است.
3-حرمت نظر و نگاه شهوانى
« قل للمؤمنین یغضوا من&rlm ابصارهم ... و قل للمؤمنات یغضضن&rlm » متعلق&rlm غض در آیه، هرکدام از زن و مرد است. و معناى غض بصر،بستن چشم و ترک نظر نیست &rlm بلکه کنایه است از ترک استمتاع&rlm هرکدام از زن و مرد از دیگرى، مگر از زوج و زوجه و مملوکه.پس استمتاع ولذت بردن هرکدام از زن و مرد از دیگرى جز در آن &rlm دو مورد، حرام است. حال اگر نگاه در موردى که اصل آن جایزاست همراه شد با نوعى استمتاع ولذت و شهوت، همان چیزى&rlm است که آیه از آن نهى مى&rlm کند. مرحوم، آیت الله خویى -رحمة&rlm الله علیه - مى&rlm فرمایند: « فانها الایه تدل على لزوم کف النظرالذى هو بعمنى الانصراف عن الشى تماما فتدل على حرمة جمیع&rlm انواع الاستمتاع من المراة. ماعدا المملوکه والزوجه، و علیه فاذا ثبت من&rlm الخارج جواز النظر الى بعض اعضاء المراة علم ان المراد من ذلک انماهوالنظر البحت لاالمشوب ینوع من الاستمتاع والتلذذ»
4- جواز نظر و نگاه به صورت و دست&rlm بدون شهوت
« لاییدین زینتهن الا ماظهر منها» . براى حرمت نظر به زن اجنبه، به&rlm این قسمت از آیه کریمه استدلال شد که مى&rlm فرماید: « لایبدین &rlm زینتهن&rlm » ولى این بخش نیز استثنایى دارد « الا ماظهر» مگر آنچه که&rlm ظاهر است. در باره این استثناء واقوال مختلفى که ذیل آن بیان&rlm شده&rlm است ان شاءالله، در مساله پوشش وجه و کفین، به صورت&rlm مفصل بحث&rlm خواهد شد اما مختصرا باید گفت که از « لایبدین &rlm » که&rlm آشکار نکنند و بپوشانند، مقدارى استثناء شده که « الا ماظهر منها» است و منظور از « الاماظهر» به ضمیمه روایات، صورت و دستهااست در نتیجه صورت و دست از حرمت نظر به اجنبیه استثناء شده&rlm است، البته فقها دراین مساله، سه قول دارند:
1- جواز نظر به وجه کفین، بدون شهوت 2- عدم جواز، مطلقا 3- تفصیل بین دفعه اول که جایز است و دفعه بعدى که&rlm حرام است.
ب) مساله پوشش
در مساله پوشش نیز دو مساله، قابل بررسى است که آیه کریمه،آن را بیان نموده است: یکى مساله پوشش فروج که بین زن ومرد، یکسان است و دیگرى مساله پوشش بقیه بدن، که احکامى&rlm مخصوص به زنان بیان شده&rlm است.
مساله پوشش فروج
مساله پوشش فروج، در این آیه کریمه براى مردان و زنان یکسان بیان شده&rlm است « یحفظوا فروجهم&rlm » خطاب به مردان و « یحفظن&rlm فروجهن &rlm » خطاب به زنان. معلوم مى&rlm شود که این حد از پوشش&rlm که مربوط به فروج&rlm است &rlm بین زنان و مردان مشترک&rlm است و تفاوتى بین آنها نیست اما خود آیه،اولا، به وسیله « بحفظوا &rlm » دلالت &rlm برالزام دارد، یا این که به صورت خبر آمده&rlm است که تاکید بیشترى&rlm بر امر دارد و یا این که لام امر، محذوف است &rlm یا جواب مشروط مقدر ولى در هر صورت شکى نیست که دلالت &rlm بر الزام دارد و ثانیا: کلمه حفظ در این آیه کریمه، به معناى پوشاندن فروج&rlm است، به دو دلیل:
1- به قرینه صدر آیه که مساله غض بصر را مطرح مى&rlm کند وبعدا مساله حفظ فروج را، معلوم مى&rlm شود که در مقابل نگاه &rlm نکردن دستور به پوشاندن مى&rlm دهند.
2- از امام صادق علیه&rlm السلام ذیل همین آیه، نقل شده &rlm است&rlm که فرمودند: هر آیه&rlm اى که در قرآن درباره حفظ فرج آمده&rlm است،منظور حفظ از زناست مگر این آیه که منظور، حفظ از نگاه است&rlm که همان پوشش است. « ... کل شى فى القرآن من حفظ الفرج فهو من&rlm الزنا الا هذه الایه فهو من النظر» روایات زیادى نیز دلالت &rlm بر وجوب پوشش عورة، در باب&rlm آداب حمام دارد. اضافه بر این که سیره عملى قطعى، برپوشش عوره، موجود بوده و هست.
ج) مساله پوشش مخصوص زنان
« ولایبدین زینتهن&rlm » در این آیه، تا این جمله، احکام براى مردان و زنان یکسان بیان شده &rlm است وازاینجا به بعد، احکامى مخصوص &rlm به زنان است و معلوم مى&rlm شود که زنان، در مساله پوشش&rlm احکامى بیشتر از مردان دارند.
اولا، زن باید تمام بدن خود را اضافه بر عورتین بپوشاند واین مساله، بین مسلمین متفق علیه است و آیه کریمه نیزدلالت &rlm براین مطلب دارد:
1- « یحقطن فروجهن&rlm » فرج در آیه، اشاره به همان عورتین &rlm است و در مورد زنها چندین روایت وارد شده&rlm است مبنى براین &rlm که تمام بدن زن عورة است و در نتیجه ، باید پوشانده شود مثل&rlm « المراة کلها عوره&rlm » ، قال علیه&rlm السلام: &rlm « انماالنساء عى و عورة&rlm » .
2- &rlm « ولایبدین&rlm زینتهن &rlm » منظوراز زینت، مواضع زینت &rlm است یعنى بدن را باید بپوشانند و فروج هم که وجوب پوشش آن، قبلا بیان شد.
&rlm 3- « ولایضربن یخمرهن على جبوبهن &rlm » ظاهر آیه کریمه، این&rlm است که زنها بدن را مى&rlm پوشاندند ولى مقدارى از گردن آنها بازبود که این را هم مى&rlm فرماید: بپوشانند.
ضمنا آیه « قواعد» مى&rlm گوید که زنان سالخورده مى&rlm توانند مقدارى از پوشش خود را کنار بگذارند. معلوم مى&rlm شود که زنان &rlm دیگر باید تمام بدن خود را بپوشانند. و همچنین آیه&rlm « جلباب&rlm » ظهور واضحى دروجوب پوشش کل &rlm بدن دارد چون&rlm که جلباب جامه&rlm اى تقریبا سراسرى است که کل بدن را مى&rlm گیرد.
مرحوم، آیه&rlm الله حکیم - رضوان&rlm الله علیه - مى&rlm فرمایند:
&rlm « یحب سترالمراة تمام بدنها اجماعا بل ضرورة من الدین و یشیرالیه&rlm قوله تعالى ولیضربن یخمرهن على جبوبهن ولایبدین زینتهن&rlm الالیعولتهن ... وقوله تعالى والقواعد من النساء وصیحیح الفضیل وصیحیح الیزتطى وماورد فى حرمة النظر الى الاجنبیه نباءعلى&rlm الملازمه بین حرمة النظر و وجوب الستر المفروغ عنها فى ظاهرالض و الفتوى&rlm » .
مقدار استثنا از مساله وجوب ستر
در مساله وجوب ستر در این آیه کریمه، دو استثنا واقع شده&rlm است: یکى استثناء مقدارى از ستر و دیگرى مقدارى از مردان یا زنان که حکم الزامى پوشش در مقابل آنها برداشته شده&rlm است. امامقدار استثناء از خود پوشش « الا ما ظهرمنها» براى روشن شدن&rlm معناى این بخش از آیه کریمه قبلا باید چند نکته را بیان کنیم:
1- منظور از زینت در آیه، خود زینت نیست چون که&rlm مسلما خود زینت&rlm به خودى خود، حکم وجوب پوشش ندارد وآشکار کردن آن هم اشکالى ندارد بلکه منظور، مواضع زینت &rlm است که لازمه پوشاندن زینت، پوشاندن بدن و لازمه آشکارکردن آن، آشکار کردن بدن است.
2- استثناء « الا ما ظهر منها» متصل است نه منقطع زیرا که&rlm اولا،اصل در استثناء، متصل بودن است و منقطع بودن، احتیاج&rlm به قرینه دارد که در این&rlm جا قرینه&rlm اى وجود ندارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

لینک منبع و پست :http://campiran.ir/project-98267-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%ad%d8%ac%d8%a7%d8%a8-%d8%af%d8%b1-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86/
- ۹۵/۰۵/۲۶